۱۳۸۹ آذر ۱۷, چهارشنبه

مهمانان امام حسين

فرمانده‌ي گردان ما تعريف مي‌كرد كه قبل از عمليات بدر در چادرهايمان در نزديكي منطقه عملياتي مستقر بوديم‌. در نيمه‌هاي شب ديديم، برادري از خواب بيدار شد و از چادر خارج شد و شروع كرد، هاي هاي گريه كردن. من به خودم گفتم؛ نكند از من ناراحت است ويا گرفتاري و مشكلي دارد‌. پيش او رفتم و دل‌جويي كردم‌. او نمي‌توانست، جلوي خود را بگيرد و همين طور كه گريه مي‌كرد مي‌گفت‌: « همين الان در خواب ديدم كه امام حسين(ع) خودش دارد، صحن و سرايش را جاروب مي‌كند و گلاب مي زند، گفتم: « حسين جان؛ مگر شما اين قدر غريب و تنها هستي كه خودت صحن و سرا را جاروب مي كني؟
آن حضرت فرمودند‌: نه؛ من خودم جاروب مي‌كنم و گلاب مي زنم، چون مهمانان عزيزي براي من مي‌رسند‌. گفتم: « اين مهمان‌ها چه كساني هستند‌؟ فرمودند‌: اينها پاسداران و رزمندگاني هستند كه امشب مي‌آيند‌». همان شب مرحله‌ي اول عمليات بدر درهور العظيم شروع شد‌ و تعدادي از رزمندگان به فوز شهادت و ديدار امام حسين(ع) نايل گرديدند‌.
ميبد ـ سيد احمد حسيني كافي آباد

۴ نظر:

  1. بسم رب الحسین
    سلام ممنون که سر زدید
    مطلب زیبایی بود
    خدا خیرتون بده
    ______________
    التماس دعای فرج

    پاسخحذف
  2. سلام. با کمال افتخار شما هم جز همرزمان خود قرار میدهم. ضمنا من اگر شهدا قبول کنند مثل خودتون شهدایی ام.
    لینکتون میکنم.
    taklifma.pelakfa.com

    پاسخحذف
  3. سلام. با کمال افتخار شما هم جز همرزمان خود قرار میدهم. ضمنا من اگر شهدا قبول کنند مثل خودتون شهدایی ام.
    لینکتون میکنم.
    taklifma.pelakfa.com

    پاسخحذف
  4. به نام خدا
    سلام
    با افتخار لینک شدید
    سایه مقام معظم رهبری مستدام باد

    پاسخحذف